فاطمهفاطمه، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 28 روز سن داره

فافایی

فاطمه،فاطمه است.

    خواستم بگویم، فاطمه دختر خدیجه ی بزرگ است،دیدم فاطمه نیست. خواستم بگویم،که فاطمه دختر محمد است،دیدم که فاطمه نیست. خواستم بگویم،که فاطمه همسر علی است،دیدم که فاطمه نیست. خواستم بگویم،که فاطمه مادر حسین است، دیدم که فاطمه نیست. خواستم بگویم،که فاطمه مادر زینب است،باز دیدم که فاطمه نیست. نه، این ها همه هست و این همه فاطمه نیست.فاطمه،فاطمه است. ...
4 ارديبهشت 1391

پیشرفتهای فافا

سلام به عسل مامان و بابا   میخوام واست بگم این روزا چه کارا میکنی   اول از همه که خیلی فضول شدی   صداهای جدید از خودت در میاری   وقتی بینیت کیپه با همه ی توان از بینی نفس میکشی   این کارت خیلی بامزه است   قشنگ مامان هنوز خبری از دندونات نشده ولی زیاد مهم نیست چون خوب غذا میخوری   وقتی میخوام ببرمت بیرون میدونی   و حسابی ذوق میکنی    حمام رفتن رو خیلی دوست داری   وقتی بابا آواز میخونه همراهیش میکنی     ...
3 ارديبهشت 1391

لالایی، آهنگ مادرانه

  چراغ‌ها خاموش شده‌اند، تنها سوی کم یک نور افتاده است روی سایه دیوار، توی دیوار سایه مادر و یک نوزاد آهسته راه می‌روند، صدایی نیست، جز صدای زمزمه مادر که توی گوش‌های کوچک یک جگرگوشه، زمزمه می‌کند« لالا، لالا، گلم باشی، تو درمون دلم باشی، بمونی مونسم باشی، بخوابی از سرم واشی، لالا، لالا» لبخند روی لب‌های شما هم نشست؟! بدتان نمی‌آید کسی باشد که بوی شیر بدهد تا شما برایش لالایی بخوانید یا شاید هم هوس کرده‌اید بخوابید روی پا‌های مادر؟! بعد انگشت‌های پیری که مثل آن روزها دیگر جوان نیست بلغزد لای موهایتان و بخواند «لالا، لالا، گل پونه...»بله، لالایی این موس...
26 فروردين 1391

بدون عنوان

سلام به فرشته کوچولوی خودم عزیزم،هر روز که میگذره مامان بیشتر دوست داره با رفتارهای جدید خودتو عزیزتر میکنی این روزها فوت زیاد میکنی حرف بببببببب رو زیاد میگی بابا ذوق میکنه میگه دخترم داره میگه بابا روی چهار دست و پا میمونی ولی نمیتونی حرکت کنی. میری عقب میای جلو،عقب،جلو عقب،جلو. تا اینکه خسته میشی و یهو پهن میشی رو زمین برنامه کودک مورد علاقت هم مل مله. خودم هم دوستش دارم با هم نگاه میکنیم. با تو تلویزیون نگاه کردن یه چیز دیگه است. ...
23 فروردين 1391
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به فافایی می باشد